امروز پنبه برای همیشه از پیشم من از این دنیا رفت

از همون لحظه دلم تنگش شد

جاش خییییییلی خالیه خیلی

پسرک نازنینم نمیدونم دقیقشو ولی ۴سالی هست ک هر روز کنارم بوده و من شدیدا وابسته اش بودم

پنبه رو با اسم های مختلف صدا میکردم

موش موشک 

خوشکل من

ناناس من

کپلی

خپلوی من

حاج اقا

تنها کسی ک تو عمرم نازشو میکشیدم خودش بود بخدا

واگر ن من کجا و این الفاظ کجا

تصورشم بده حتی 

اینجا مینویسم ک تا همیشه بمونه .

دوست وقتای تنهاییم بود این سفید کوچولو

پسره مامان:(

صب ک مامان ۴ اینا بود اومده بود تا روم پتومو مرتب کنه فهمیده بود حالش بده و انگار اخراشه .

این پرنده ی  سفید توپولو دیشب تا یک شب سرحال بود خودم از خواب بیدارش کردم و یکم دید زدمش باهاش حرف زدم بعد خوابیدم .

مامانم ک سریع رفت ب داداشم گفت دلم ریخت حدس زدم حالش خیلی بد باشه ولی به روم نیاوردم

نمیخواستم ببینم

نمیخواستم ببینم حالش بده و تمام .

خوابیدم بلکه بیدار شدم مثل هر روز بگم 

سلامممم صبح بخیر حاج اقا و اون چشاشو تند تند پلک بزنه و دوباره گرومپی لم بیافته و ب خوابش ادامه بده و من بخندم و بعد برم سراغ درس .

وقتی یک ربع شیش بیدار شدم و مامان گفت فاطمه ناراحت نشیا خبببب منتها پنبه مرده .

گفت نبردمش چون شاید دلت بخواد ببینیش

مامان رفت از اتاقم بیرون و من های های زار زدم .

برای رفیقم کسی که هر وقت حالم بد بود انقدر با خنگ بازیاش میخندیدم ک یادم میرفت یا وقتایی که دلم میگرفت وقتی باهاش بازی میگردم یادم میرفت دل تنگیمو .

من امسال میرم تو۲۰ میدونم رفتارم شاید بچگانه باشه ولی واقعا الان حس بچه ای رو دارم ک عروسکشو بزور ازش گرفتن .

یاد کاراش میفتم

جیغ زدناش .خوندنش مثل جیغ بود پدر صلواتی

حرص میخورد جیغ میکشید یا وقتی نازش میکردم یه صدای حالت جیک جیک درمیاورد ک خیلی اروم بود ولی خیلی ناز تر از صدای جیک جیک .

وابسته بودم بهش زیاااااااااااااد .

دلم گریه میخواد

وقتایی ک سرشو میزاست تو بال های و خودشو عین توپ میکرد و هرکسی میدید فکر میکرد یه گوله پنبه است .

تازه پر جدید دراورده بود ک خییییییییلی سفید بودن

لنتی سالم بود یهو مرد .

دلم خیلی تنگشه خیلیییی

پنبه جانم تا ابد تو یادمی و دوستت خواهم داشت پسرک شیرینم .

بماند از تو شپشوی خوشکلم


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها